درد دل
سلام گلم
عزیز مامان این ماه هم نیومدی و بازم دل مامانی رو شکستی,دیگه خسته شدم عزیزم از بس انتظار کشیدم و غصه خوردم ولی بازم ناامید نمیشم و دست از دعا برنمی دارم تا تو بیایی
این روزا دلم خیلی میگیره و با بابایی میریم پارک , وقتی میرم اونجا بیشتر حالم میگیره اخه همه مامان و باباها بچه هاشوونو آوردن پارک ولی بغل ما هنوز خالیه... منم دوست دارم سوار تابت کنم و تابت بدم بازم به خودم میگم حتما حکمتی تو کاره که من نمیدونم و امیدم رو از دست نمیدم و برا اومدنت لحظه شماری میکنم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی